روانشناسی اجتماعی
سروش گلبابائی؛ خاطره برهانی؛ حامد برهانی؛ مانا جامعی
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مواجهه با مرگ بیماران مبتلا به کرونا، احتمال ابتلای خود و خانواده به کرونا، رضایت شغلی و قضاوت اخلاقی در شرایط غیرقطعی با در نظرگیری نقش میانجیگری اضطراب بود.
روش: پژوهش حاضر از مطالعات همبستگی و تحلیل مسیر بوده و نمونهگیری در بازهی زمانی خرداد ماه سال 1399 طی نخستین پیک کرونا به روش در دسترس ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مواجهه با مرگ بیماران مبتلا به کرونا، احتمال ابتلای خود و خانواده به کرونا، رضایت شغلی و قضاوت اخلاقی در شرایط غیرقطعی با در نظرگیری نقش میانجیگری اضطراب بود.
روش: پژوهش حاضر از مطالعات همبستگی و تحلیل مسیر بوده و نمونهگیری در بازهی زمانی خرداد ماه سال 1399 طی نخستین پیک کرونا به روش در دسترس صورت گرفته است. در این تحقیق 190 نفر از کادر درمان شاغل در بیمارستانهای مرتبط با کرونا به پرسشنامههای سناریوهای تصمیمگیری اخلاقی غیرقطعی (کریستنسن، فلکساس، کالابرسه، گوت و گومیلا، 2014)، مرتبط با احتمال ابتلا به کرونا (هایلند و همکاران، 2020)، مواجهه با مرگ بیماران (موشوا و همکاران، 2021)، رضایت شغلی (آفولانی و همکاران، 2021) و اضطراب کرونا (بنهام، 2021) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد.
یافتهها: همبستگی مثبت میان فایدهگرایی و اضطراب (001/0 > p)، مشاهدهی مرگ (001/0 > p) و تخمین از احتمال ابتلای خود به کرونا (001/0 > p) و همچنین رابطهی معکوس میان فایدهگرایی و رضایت شغلی بود (01/0 > p). همچنین در نتایج این پژوهش اضطراب رابطهی بین تخمین از احتمال ابتلا به کرونا و فایدهگرایی را به طور کامل میانجیگری میکرد (01/0 < p)، اما در سایر روابط چنین نقشی نداشت.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که شرایط مرتبط با کرونا میتواند، منجر به آثار شناختی و روانشناختی بر کادر درمان شده و به تبع آن بر قضاوت اخلاقی آنها و نگرش آنها به تخصیص خدمات اثرگذار باشد.
روانشناسی اجتماعی
حسین سامانی؛ سروش گلبابائی؛ خاطره برهانی
چکیده
مقدمه: قیممآبی در روابط بینفردی و زندگی اجتماعی پدیدهای رایج است، اما مطالعات بسیار کمی تاکنون رابطهی آن را با دیگر سازههای روانشناختی بررسی کردهاند و مشخصاً ارتباط آن در روابط بینفردی با مؤلفههای همدلی روشن نیست. هدف از پژوهش حاضر نخست طراحی و ساخت ابزاری جهت سنجش قیاممآبی در زندگی روزمره و سپس بررسی رابطه قیممآبی ...
بیشتر
مقدمه: قیممآبی در روابط بینفردی و زندگی اجتماعی پدیدهای رایج است، اما مطالعات بسیار کمی تاکنون رابطهی آن را با دیگر سازههای روانشناختی بررسی کردهاند و مشخصاً ارتباط آن در روابط بینفردی با مؤلفههای همدلی روشن نیست. هدف از پژوهش حاضر نخست طراحی و ساخت ابزاری جهت سنجش قیاممآبی در زندگی روزمره و سپس بررسی رابطه قیممآبی با مؤلفههای مختلف همدلی و سرایت رفتاری است.روش: تحقیق حاضر به لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و نمونهگیری به روش دردسترس صورت گرفته است. ساختار و بار عاملی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و روایی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. طی مطالعهی دوم با استفاده از پرسشنامهی قیممآبی ساخته شده در تحقیق اول، مقیاس واکنشپذیری بینفردی (گلبابائی و همکاران، 2022) و مقیاس همدلی (جردن و همکاران، 2016) ، رابطهی بین مؤلفههای مختلف همدلی و سرایت رفتاری با سازهی قیممآبی از طریق همبستگی و مدل رگرسیونی مشخص شد.یافتهها: نمرهی قیممآبی با دغدغه همدلانه (0.05 p <) رابطهی مثبت معنادار و با پریشانی شخصی رابطهی منفی معنادار (0.05 < p) داشت. همچنین دو متغیر دغدغه همدلانه (0.01 < p) و پریشانیشخصی (0.01 < p) به عنوان پیشبین در مدل نهایی رگرسیونی به عنوان پیشبین نمرهی قیممآبی افراد باقیماندند.نتیجهگیری: رابطهی معکوس میان دو مؤلفهی همدلی (دغدغه همدلانه و پریشانی شخصی) با قیممآبی مؤید لزوم توجه به پیامدهای گاه متضاد سازههای زیرمجموعهی همدلی است. مطالعات آینده میتوانند با روش آزمایشی و بررسی دیگر سازههای روانشناختی، عوامل مؤثر بر قیممآبی را روشن کنند.